۱۳۹. هاپو لالا
جالبیش اینجاست که تا یه کم میخوابه هاپوش رو فشار میده و چون موزیکاله شروع میکنه به اهنگ زدن سارا هم بیدار میشه نگاش میکنه دوباره میخوابه ...
۱۳۸. جایزه
امروز بابایی کلی جایزه های خوب و خوشگل برای دختری گرفته. اولیش یه تبلت که تو ماشین باهاش کارتون ببینه. بزرگتر هم شد باهاش بازی کنه و برنامه های اموزشی ببینه. اینم هاپو جونیه که کلی شعر می خونه و اهنگ میزنه و حرف میزنه. دختری کلی باهاش خندیده تو والمارت. اینم اولین نقاشی اش با مداد شمعی هایه که امروز گرفته. فیلم اش هم گذاشته فیس بوک. کلی خوشحال بود سارا با جایزه هاش. شب هم مداد شمعی هاش تو دستش و لباس بنفش نو هاش تو بغل اش بودن که خوابش برد. عشق منه این دختر. مرسی بابایی برای این همه جایزه های قشنگ. ...
۱۳۷. شیطونی
از کارهای جدید خانمی خالی کردن کابینت ها و باز کردن رول دستمال هاست. ...
۱۳۶. اولین نقاشی
اولین نقاشی دختری. اونم ۳ صبح وقتی بی خواب شده بود و با بابایش نقاشی میکشید. ...
۱۳۵. ۱۱ماهگی
۱۳۴. عشق
این خانم خوشگل که عشق منه. کلی کارهای جدید میکنه. میرقصه. رو پاش میاسته. لب میز یا مویل رو میگره و راه میره. شیر پاستوریزه با نون پنیر صبحانه اش میخوره. تقریبا هم غذا ها رو تست میکنه و زیاد میلی به غذا های نی نی نداره. بعضی کلمات رو که بهش میگیم تکرار میکنه. دندون هاش هم ۸ تا شده. وقتی میخواد خودش رو لوس که بوسمون میکنه. بالشت خیلی دوست داره و صبح ها وقتی زودتر از ما بیدار میشه بالشت از زیر سرمون میکشه. دارم سعی میکنم تو تخت خودش بخوابه اما چون صبح زود شیر میخوره تنبلی میکنم. کلا هم خیلی شیطون و بلا شده. عشقه دیگه. عشق. ...
۱۳۳. بازی
دختری کلی بازی های فکری میکنه. و البته کتاب خیلی دوست داره. عاشق اینجور نشستن اش ام... ...
۱۳۲. مهمانی
نی نی های اینجا مهمانی شبانه نمیرن و پرستار میمونه پیششون تا مامان و بابا برن شب نشینی یا مهمانی. اما از انجایی که دختری ما پرستار نداره با خودمون میبریمش. بچه ها هم کلی باهاش بازی میکنن. و یاد گرفته با اهنگ ملودی خانم میرقصه. اگر بخوام نبرم دختری رو خودم هم نباید برم و مسله این است... این هم جایی که بعد از کلی بازی بیهوش میشه دختری. وقتی هم بیدار میشه برگردیم دختری تو خواب میخنده و میایم و خیلی گله که گریه نمیکنه... ...
۱۳۱. ددر
این روزها با عشقم دوتایی کلی میریم ماشین سواری. تو مسیر هم بازی میکنه سارا خانم هم می خوره. کلا صندلی های پشت انواع بیسکویت و میوه یافت میشه. گاهی هم که خانم طلا خسته میشه اینقدر جیغ میکشه تا خوابش میبره خودش. این برچسب ها هم با عمو اریا گرفتیم خیلی هم رنگی رنگینه... ...